چکیده :

بی تردیـد، تبیین هرنوع نظام اخلاقــی در گرو شناخت انسان است و تا پایه گـذار یک سیستم اخلاقـــی، شناختِ دُرستی از انسان نداشته باشـد نمی توانــد ارزش را از ضـدّ آن تمییز دهد، و گـزاره هـای سعادت آفرین را از گـزاره های شقاوت زا جدا سازد، بنابراین، هرگونه فعل اخلاقـی بر یک ایدئولـوژی ویژه ای مبتنـی است و هر مکتب فلسفی، هر دین آسمانـی و هر آیین غیر آسمانـی، بر فضایل و ملاک فعـل اخلاقـی ویـژه ی خود استوار است و در نهایت با داشتـه ها و دانسته های خود در مقام تثبیت و دفاع از آن بر می آید. نویسنده ی این نوشتار کوشش می کند تا با روش توصیفی و تحلیلی به بررسی تطبیقـی این موضوع از منظر سعادت گرایان واقع گرایی اخلاقی ( سقراط، افلاطون و ارسطو ) و نظام اخلاقـی اسلام بپردازد و پس از مقایسه ی این دیدگاه ها، در خاتمه نتیجه می گیرد که فضیلت و معیارِ فعلِ اخلاقـی اسلام، یک معیـار جامع است که حُسن ذاتی، حُسن فاعلی و حُسن غایی را شامل می‌شود که زیر بنای آن « عدل » است، اما این ملاک ها در هیچ کدام از مکاتب اخلاقی به صراحت تبیین و جمع نشده است.

کلید واژگان :

فعل اخلاقی، معیار فعل اخلاقی، فضیلت اخلاقی، اسلام، سقراط، افلاطون، ارسطو



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک