چکیده :

با توجه به ضرورت مديريت دانش و تجاري سازي آن و تغيير در ماهيت توليد اقتصادي در عصر حاضر، دانشگاه به عنوان نهاد عمده توليد دانش، نقش جديدي در توسعه اقتصادي پيدا كرده و براي ايفاي اين نقش، تبديل دانشگاه به دانشگاه كارآفرين ضرورت پيدا كرده است. در دانشگاه كارآفرين، مديران به عنوان مهره هاي اصلي و هسته تصميم گيري ها، مي بايد از توانايي ها و قابليت هاي ويژه و به عبارتي از مهارت هاي كارآفرينانه برخوردار باشند. بنابراين انگيزش و ترغيب مديران براي به فعليت رساندن قابليت هاي آنها اهميت زيادي دارد. از آنجا كه بروز رفتارهاي كارآفرينانه از يك سو تحت تاثير فضاي كارآفريني اقتصاد و از سوي ديگر تحت تاثير فضاي كارآفريني سازمان قرار دارد، در اين پژوهش دو گروه عوامل درون سازماني و برون سازماني (سياست هاي اقتصادي) در نظر گرفته شده و تاثير اين عوامل بر رفتار كارآفرينانه مديران مياني دانشگاه هاي منتخب ايران مورد بررسي قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نوع همبستگي است كه به روش مقطعي و با كمك راهبرد پيمايش صورت گرفته است. جامعه آماري شامل دانشگاه هاي شريف، شهيد بهشتي، اميركبير، علم و صنعت و دانشگاه خوارزمي بوده و حجم نمونه نيز با استفاده از فرمول كوكران 209 نفر برآورد شده است. براي تحليل آماري از تحليل عاملي، مدل معادلات ساختاري، آزمون ناپارامتري فريدمن و آزمون گردش استفاده شده است. نتايج نشان مي دهد عوامل درون سازماني آزادي عمل و استقلال كاري، دسترسي زماني و مرزهاي سازماني، بر رفتار كارآفرينانه مديران مياني دانشگاه هاي منتخب تاثيري مثبت و معنادار داشته و در مقابل عامل درون سازماني پاداش و تقويت و سياست هاي پولي، مالي و ارزي دولت، اثري منفي و معنادار بر رفتار كارآفرينانه مديران مذكور داشته است. از ميان متغيرهاي مورد بررسي، تاثير حمايت مديريت و سياست تجاري بر رفتار كارآفرينانه مديران بي معنا بوده است.

کلید واژگان :

عوامل درون سازماني، عوامل برون سازماني، سياست هاي كلان اقتصادي، رفتار كارآفرينانه، مديران مياني دانشگاه ها



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک