چکیده :

ايجاد فرصت‌هاي جديد شغلي را مي‌توان موثرترين مسير كاهش شكاف درآمدي و كاهش فقر بين مناطق شهري و روستايي، افزايش درآمد روستاييان، ايجاد انگيزه براي ماندگاري در روستاها و در نتيجه كاهش مهاجرت از مناطق روستايي تلقي نمود. در اين ميان، راه‌اندازي بنگاه‌هاي كوچك و متوسط زودبازده در روستاها مي‌تواند در نزديك شدن به اهداف مذكور و ايجاد اشتغال نقش قابل‌توجهي داشته باشد. بر اين اساس، اين پژوهش مي‌كوشد تا با بررسي تمايز احتمالي موجود بين اشتغال ايجادشده و اشتغال پيش‌بيني شده به بررسي عوامل مؤثر بر ميزان اين تمايز در استان كرمان بپردازد. داده‌هاي اين مطالعه مربوط به كليه بنگاه‌هاي كوچك و متوسط زودبازده‌اي است كه در مناطق روستايي استان كرمان طي سال‌هاي 1385 تا 1389، فعاليت نموده‌اند. داده‌هاي مذكور به‌صورت ساليانه به‌دست آمده و براي تبيين تمايزات موجود از روش آناليز كوواريانس (ACOVA) استفاده شده است. نتايج اين پژوهش نشان مي‌دهد كه ويژگي مكاني، ويژگي فردي، ويژگي بنگاه، ويژگي مخارج، ويژگي فعاليت، دستگاه اجرايي و بانك عامل بر ميزان انحراف از اشتغال پيش‌بيني‌شده تأثير معني‌داري داشته‌اند. بر اين اساس، بنگاه‌هاي داراي طرح‌هاي از نوع توسعه‌اي و خوداشتغالي نسبت به ساير بنگاه‌ها موفق‌تر عمل نموده‌اند. همچنين، بنگاه‌هايي كه بانك عامل اعطا‌كننده تسهيلات به آن‌ها بانك‌هاي سپه، مسكن و ملت بوده، نسبت به ساير بانك‌ها در پرداخت تسهيلات، تخصصي‌تر عمل نموده‌اند. علاوه‌بر آن، نتايج نشان مي‌دهد كه بنگاه‌هايي كه توسط زنان و شركت‌هاي حقوقي راه‌اندازي و در شهرستان‌هاي بم و زرند و در بخش‌هاي خدمات و صنعت فعاليت نموده‌اند و نيز بنگاه‌هايي كه توسط سازمان صنعت، معدن و تجارت و اداره تعاون، كار و امور اجتماعي به‌عنوان دستگاه اجرايي تحت نظارت بوده‌اند، نسبت به ساير بنگاه‌ها در كاهش ميزان انحراف از اشتغال پيش‌بيني‌شده موفق‌تر بوده‌اند.

کلید واژگان :

بنگاه های کوچک و متوسط زود بازده، مناطق روستایی استان کرمان، اشتغال پیش بینی شده، اشتغال ایجادشده



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک