چکیده :

دبيات پساآپارتايدي آفريقاي جنوبي، كه به زعم بعضي از نظريه پردازان شاخه اي از ادبيات پسااستعمارگري است، جايگاه خاصي در مطالعات هويت دارد زيرا با تغيير از نظام آپارتايدي به پساآپارتايد، همان گونه كه فرانتس فانون باور دارد، گونه اي از انسان (آفريكانرهاي سفيدپوست) جاي خود را به گونه اي ديگر (بوميان سياه پوست) داده است. اين تغيير، تاثيرات اجتماعي مختلفي را به جا گذاشته است كه از آن جمله مي توان ظهور گفتمان و روايتي با محوريت هويت و فاعليت آفريكانرها در ادبيات دوره پساآپارتايد را نام برد. آفريكانرها، حتي آن دسته كه در مبارزه عليه نظام آپارتايد مشاركت فعال داشته اند، در دوره ي پس از انتخابات آزاد 1994 در آفريقاي جنوبي نسبت به هويت و جايگاه اجتماعي خود دچار نوعي ترس و ترديد گشته اند كه اين امر در روايتهاي ادبي و غيرادبي آنان به خوبي نمايان است. پژوهش حاضر به بررسي اين مساله با استفاده از نظريه-هاي موجود در مورد هويت در يكي از روايتهاي داستاني متاخر و معروف آندره برينك، زندگيهاي ديگر (2008)، پرداخته است تا به اين نتيجه برسد كه رمان هاي پساآپارتايدي آندره برينك، عليرغم تلاش او در سال هاي قبل از 1994 براي مبارزه با آپارتايد، حاوي روايتهايي اند كه حول محوريت آفريكانرها به مثابه ي قومي كه هويت او در خطر است مي چرخند.

کلید واژگان :

پساآپارتايد، هويت، آفريكانر، روايت، قوميت، آندره برينك



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک