چکیده :

در اين مقاله ، نمونه هايي از بن مايه ي تقابل پدر و پسر در اساطير يونان و ادبيات انگليسي مدرن انتخاب و تحليل گرديده اند. در اين مطالعه، با بهره گيري از روانتحليلگري و اسطوره شناسي، نخست فحواي اجتماعي ـ سياسي تقابل ميان پدر و پسر نشان داده شده است. متوني كه در اين مقاله به طور ويژه بررسي و با يك ديگر مقايسه شده اند عبارتند از: تئوگونيا اثر هزيود، اُديپ شهريار اثر سوفكل، چهره ي هنرمند به عنوان مردي جوان اثر جيمز جويس ، و همه چيز فرو مي پاشد اثر چينوا آچه به. انتخاب عناوين مدرنيستي و معاصر با هدف نشان دادن فرازماني بودن موضوع صورت گرفته است. خوانش متون يادشده در پرتوِ اصول روانكاوي ادبي و نقد اسطوره شناختي حاكي است كه تلفيق متعادل دو عنصر زنانگي و مردانگي در شخصيت پدر، و در بدنه ي نظام ارزشي جامعه، سبب بروز رفتار خردمندانه و توأم با نرمش از جانب پدر خواهد گرديد و اين امر، به نوبه خود، پسر را به تعادل، ميانه روي و، در عين حال، حركت و پويايي وا خواهد داشت. حال آنكه تأكيد افراطي بر اصول خدشه ناپذير از جانب پدر – به عنوان نماينده ي ارزشهاي اجتماعي - و خودداري از اعتدال و نرمش، اعلام جنگ عليه پسرو دعوت آشكار به افراط گرايي و پدركشي است.

کلید واژگان :

تقابل نسلها، پدركشي، اسطوره، ادبيات مدرن، پدرنويسندگي، مردانگي



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک