چکیده :

به اعتقاد مازلو، نيازهاي ذاتي انسان، فعال كننده و هدايت كننده رفتارهاي او است و روشهايي كه براي ارضاي آنها به كار گرفته ميشود، اكتسابي بوده و در فرهنگ هاي مختلف، متفاوت هستند. از آنجا كه اين نيازها به صورت سلسله مراتبي منظم شدهاند تا زماني كه نيـازهاي پايينتر كه شدت بيشتري دارند ارضا نشوند، نيازهاي بالاتر فعال نمي شوند. كشورها نيز در راستاي حفظ و استمرار موجوديت و بقاي خود به ترتيب سلسله مراتبيِ هرم مازلو داراي نيازها و اهدافي هستند كه در عرصه-ي سياست خارجي و داخلي - براساس شرايط ژئوپليتيك و فضاي راهبردي حاكم بر منطقه- درصدد مرتفع كردن آن نيازها هستند. در منطقه خليجفارس با توجه به تعدد منابع تنش، واكنش هاي كشورها بيشتر معطوف به موضوع امنيت است كه در سطح دوم هرم سلسله مراتبي مازلو قرار دارد. اهميت اين موضوع در منطقه خليجفارس چنان افزايش يافته كه به هدف اوليه ي سياست خارجي كشورهاي منطقه مبدل شده و نوعي رويكردهاي تعارض برانگيز و رقابت آميز را به منظور دستيابي به امنيت، شكل داده است. بنابراين دستيابي به ديگر نيازها مانند؛ احساس تعلق و روابط دوستانه، احترام متقابل نسبت به ارزش ها، اعتمادسازي و خودشكوفايي درون منطقه اي در گرو گذر از سطوح پايين هرم نياز است. از اين رو اين پژوهش به روش توصيفي ـ تحليلي به دنبال پاسخ به اين پرسش است كه با توجه به هرم مازلو، كنش هاي رفتاري كشورهاي پيرامون خليج فارس در كدام سطح اين هرم قرار دارند و عوامل موثر بر اين وضعيت كداماند؟ به سبب پرشماريِ منابع تنش مانند؛ ايران هراسي، اختلافات مرزي، تحول در توازن قوا در منطقه و... كنش هاي رفتاري كشورهاي منطقه متوجه سطح دوم يا نيازهاي امنيتي هرم مازلو است كه بازتابهاي آن در قالب مسابقات تسليحاتي، پيوند راهبردي با قدرت هاي فرامنطقه اي، اتخاذ رويكردهاي متعارض در عرصه سياست خارجي و... نِمود يافته است.

کلید واژگان :

هرم سلسله مراتبي مازلو، منطقه خليج فارس، سياست خارجي، امنيت



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک