چکیده :

خواجه یوسف همدانی از مشایخ نسبتاً گمنام عرفان در قرن‌های پنجم و ششم هجری است و تنها اثر باقی‌مانده از وی کتاب رتبه ‌الحیات است. خواجه یوسف، این کتاب را بر پایۀ پرسش و پاسخ تنظیم کرده ‌است. وی در این کتاب پس از طرح پرسش‌هایی از مخاطبی فرضی، با زبانی ساده، بر اساس آموزه‌های عرفانی، به پاسخگویی می‌پردازد. متن این کتاب، به شعر بسیار نزدیک شده است. بی‌تردید علاوه بر عنصر عاطفه که در آن به‌وضوح قابل تشخیص است، ویژگی بارز آن، موسیقی کلام است. نویسنده در این کتاب از «زبان راز» سخن گفته است. وی با این تعبیر علاوه بر توجّه به لطایف رازناک عرفانی، به ظرافت‌ها و زیبایی‌های زبان فارسی و فصاحت و بلاغت آن نیز اشاره کرده است. افزون بر آرایه‌های لفظی و معنوی، وجود برخی از عوامل صرفی (به‌کارگیری واژه‌های غیرساده، ترکیب‌های اضافی، مترادف، مصدر کامل، مصدر کوتاه‌شده، حاصل مصدر، فعل ماضی استمراری با ساخت «ماضی ساده + ی»، فعل‌های پیشوندی، تتابع اضافات، «الف» تفخیم و «و» استیناف («و + «امّا») و عوامل نحوی (بافت سادۀ زبان، کوتاهی جمله‌ها، جایگاه واژگان، حذف، تکرار، جمله‌های پرسشی و عطف)، موجب ایجاد آهنگی خاص در نثر کتاب شده ‌است. در این نوشتار، مختصّات زبانی این کتاب (با تأکید بر عنصرهای موسیقی‌ساز)، بر پایۀ واکنش کلامی و با روش گفتمان‌کاوی، به اجمال معرّفی شده‌ است.

کلید واژگان :

خواجه یوسف، رتبه ‌الحیات، واکنش کلامی، گفتمان‌کاوی



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک