چکیده :

با ورود نومحافظه کاران به کاخ سفید، بسیاری از سیاست های مبتنی بر دموکراسی، گفتگو و تنش زدایی دوران باراک اوباما جای خود را به سیاست هایی دادکه عملا به تشدید چالش ها با رقبای آمریکا منجر شد. به عنوان مثال، تشدید رقابت های اقتصادی با جمهوری خلق چین، عدم تحقق ائتلاف قدرتمند با اتحادیه اروپا و در نهایت تشدید روزافزون چالش ها با جمهوری اسلامی ایران. در این مقاله نویسندگان با بهره گیری از تئوری بازدارنگی و با تمسک به روش تحلیلی- توصیفی و منابع مکتوب و مجازی درصدد ارائه استدلالی متقن به این سوالند که رویکردهای جمهوری اسلامی در قبال تهدیدات نومحافظه کاران ایالات متحده، به ویژه پس از ورود ترامپ به کاخ سفید مبتنی بر چه سیاستی است؟ فرضیه نویسندگان در این مقاله نشان دهنده این مسئله است که تهدیدات ایالات متحده در قابل جمهوری اسلامی ایران هیچگاه در بعد نظامی صورت نخواهد پذیرفت و یافته های مقاله نیز نشان می دهند که کنشگری تدافعی جمهوری اسلامی ایران در قبال تهدیدات نظامی ایالات متحده مبتنی بر چهار اصل کلان است. نخست؛ قدرت فزاینده سامانه موشکی و بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران؛ دوم؛ ائتلاف وسیع جبهه مقاومت شیعیان در منطقه؛ سوم؛ ماهیت شکننده دول متحد آمریکا در منطقه و چهارم تجربه تلخ حضور ایالات متحده در منطقه به ویژه عراق و افغانستان.

کلید واژگان :

کنشگری تدافعی، پسابرجام، تنش سیاسی، ایران، آمریکا



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک