چکیده :

محمدحسین بهجت تبریزی ( شهریار ) ازنخستین شاعران معاصر است که توانسته است به خوبی خودراباشعرسنتی ایران همسوکند، اودرعصری زندگی میکندکه بیشترشاعران جوان می کوشند ازشعرکلاسیک وقالبهای دست وپاگیر آن فرارکنند، وجود شاعرانی چون سهراب سپهری ، نیمایوشیج ، فروغ فرخزادوالبته توده ای از مردم که دراین بین ازآنها پیروی میکنند، اندکی کاررابرطرفداران شعرکلاسیک دشوارکرده است. این دشواری به خاطرناتوانی یارویگردانی ازشعرسنتی نیست ،بلکه ازآن روست که شاعربایدبه گونه ای شعربسرایدکه نه تنهاازدل برآیدبلکه بردل نشیندواین نوع سخن دانی باطبع نازک طبعان نودوست بسیاردشوارمینماید. به عبارت دیگر قالبهای کلاسیک شعرفارسی برای پذیرش عام بایدطرحی نومیداشت تاماندگارشود. پس ازایرج میرزا ، پروین اعتصامی دراین رویکرد به موفقیت چشمگیری رسیدتا آن که شهریارتوانست بازهم درقالب های کلاسیک دل ها رامتوجه خویش کند، یکی ازرموز موفقیت اودراین شیوه پیروی ازشاعران برجسته ی گذشته بود ، شهریارازآن روکه باشعرگذشتگان به خوبی آشنابودنه تنها از شیوه های آنان پیروی کرد ، بلکه کوشیدتانام آنان رابه نیکی درآثار خویش جای دهدوهمین امرسبب قبول خاطر ولطف کلام اوشد. این مجموعه تلاشی درجهت بررسی جایگاه شاعران ازدیدگاه شهریاراست که البته یکی ازرموزماندگاری کلام اوست.

کلید واژگان :

شهریار ، شعرنو، سنتی ، حافظ



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک