چکیده :

مفهوم آزادی در ابعاد مختلف آن از دیرباز تاکنون مورد توجه صاحب نظران و اندیشمندان مکاتب دینی و بشری بوده است. برخی آزادی را مطلق، عدّه ای امری نسبی و برخی نیز انسان را فاقد هرگونه آزادی دانسته اند. بی تردید، اسلام به منزله ی یک مکتب پویا و جامع که متضمّن صَلاح و سعادت واقعی انسان در دو عالم است، محال است در این باب سکوت کرده باشد و قاعده و قانونی مُدوَّن از خود ارائه نداده باشد. مسلماً یکی از مهمّ ترین هدف های نزول قرآن و رسالت پیامبر (ص) و اوصیای الهی، توجه عملی به این موضوع بوده تا بلکه انسان هایِ مقیود به هواهای نفسانی از یک سو و افراد مغلول و اسیر شده ی قدرت های بیرونی و استثمارگر از سوی دیگر نجات بخشند و از نعمت آزادی و حدودات آن، که خدای خویش بنا بر مصلحت و اقتضای وجودش به آن ها عطا فرموده، بهره مند سازند . نگارنده ی این مقاله برآن است با طرح این مسئله که آیا انسان، ابتدا به آزادی محقّ بوده؟ و این حقّ موجب تکلیف اَعمال او شده است یا خیر؟ آن گاه با نگاه اجمالی به برخی دیدگاه های نوگرایان و صاحب نظران غربی و نیز مشرب های فکری اسلام ( اشاعره و معتزله ) در این باره، به بیان مفهوم و ابعاد آزادی در اندیشه ی امام علی (ع) با بهره گیری از کلام بلیغ و فصیح آن حضرت در نهج البلاغه که به یقین، تبیین کننـده ی مصالح فردی و اجتماعی انسان هاست بپردازد .

کلید واژگان :

آزادی، مکاتب، امام علی (ع)، نهج البلاغه، حقّ و تکلیف، اقلیّت ها ی دینی



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک