هم سنجی تراز خشم تنیدگی والدگری و راهبردهای کنار آمدن با تنیدگی مادران کودکان دچار اختلال تحول عقلی با مادران کودکان بهنجار

همواره با توجه به آنکه وجهی از رفتارهای انسان ها هیجان و درک اجتماعی می باشد، بنابراین می توان در بسیاری از تصمیم ها و رویدادها نقش این ویژگی بسیار بارز باشد، مخصوصا در شرایط ارتباطی با افراد کم توان که در وضعیت مراتب نامناسب تری به تناسب یک فرد عادی می باشند . تولد کودك همراه با اختلال رشد ذهنی در خانواده مشکلاتی را براي اعضاي خانواده رقم می زند و سبب تنیدگی روانی در ابعاد متفاوت در اعضاي خانواده به ویژه والدین می گردد، بنابراین ، هدف پژوهشی حاضر هم سنجی تراز خشم، تنیدگی والدگری و راهبردهای کنارآمدن با تنیدگی مادران کودکان مبتلا به اختلال رشدی ذهنی با مادران کودکان بهنجار بود و جامعه ی آماری شامل مادران کودکان مبتلا به اختلال رشدی ذهنی و مادران کودکان بهنجار شهرستان گرگان در بازه ی زمانی تیرماه تا شهریور 1396 بود، روش، در این مطالعه علی مقایسه ای با توجه به به آنکه حداقل تعداد برای این روش پژوهش برای هر گروه 15 نفر می باشد، با بیش برآورد تعداد 50 مادر کودکان مبتلا به اختلال رشدی ذهنی و 50 مادر کودکان بهنجار به روش هدفمند از مراکز توانبخشی شهرستان گرگان انتخاب شدند. از فرم کوتاه پرسشنامه استرس والدینی و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای استرس ایندلر و پارکر و مقیاس پرسشنامه پرخاشگری استفاده گردید. نتایج تحلیل واریانس چند راهه نشان داد که تفاوت معناداری بین خشم کلی (018/0 p=، 702/5F=)، پرخاش (003/0p=، 976/8F=)، استرس والدگری کلی (013/0p=، 521/4F=) و راهبرد مساله مدار (003/0p=، 130/6F=) در دو گروه مادران کودکان مبتلا به اختلال رشدی ذهنی و مادران کودکان بهنجار با توجه به تحلیل واریانس چند راهه وجود دارد. یافته های این پژوهش نشان داد که با توجه به دیدگاه سیستمی نشان می دهد که تنیدگی روانی در محیط خانواده با توجه به مشکلات اعضا می تواند سبب انتقال به دیگر اعضا و رفتارهای ناهنجار همانند خشم و راهبردهای غیرسازگارانه گردد. مادران کودکان کم توان ذهنی از لحاظ هیجانی در شرایط پرفشارتری به تناسب مادران کودکان بهنجار قرار دارند، که در نتیجه پاسخ های رفتارهای غیرسازگارانه ای را ابراز می نمایند.

تراز خشم، تنیدگی والدگری، راهبردهای تنیدگی، کم توانی