چکیده :

بسيج عمومي مردم اشاره به گردهم آمدن مجموعه اي از انسان ها حول محور و هدفي خاص است، كه در هر كشوري و با هر آیين و مسلكي مي تواند مشاهده شود. بسيج در تاريخ كشور ايران نیز از اين قاعده مستثني نيست، به این معنا که در تمام ادوار تاريخي وجود داشته است؛ اما در دوره انقلاب کبیر اسلامي به شكلي بسط يافته و ماهوي، شكل پيدا كرد. بديهي است كه به واسطه درگيري نوع حركت بسيج مردمي بر مدار تفكر رهبران انقلابی،‌ در انقلاب کبیر اسلامی شكل حركت توده مردم از نضج و اتقان لازم برخوردار شد، و به طور کلی هر انقلابی لازمه اش بهره گیری از بسیج مردمی است؛ آرماني كه بسياري در رسيدن به آن سطح از همدلي و همراهي تا رسيدن به خواسته تحقق يافته آن، ناتوان ماندند. تاريخ این سرزمین متمدن، از شيخ فضل الله نوري، ميرزا كوچك خان جنگلی و رئيسعلي دلواري تنها به عنوان معدود كساني كه در راه بسيج همگاني توده مردم- در عصر معاصر- عليه استبداد طبقه حاكمه به پا خواستند،‌ نام مي برد. گروهي كه در عين ايستادگي هاي فراوان خود،‌ به تحقق آرمان اصلي نرسيدند، و البته زمینه سازان بزرگ آینده ای روشن بودند. با توجه به رویکرد بالا، در این مقاله به دنبال تبیین تسری مفهوم بسیج در درازنای تاریخ بشری بودیم. با توجه به این هدف، با تقسیم ادواری تاریخ به پنج دوره مختلف، از بسیج و مادها، بسیج و هخامنشیان، در قبل از اسلام، تا بسیج و صفویان، بسیج و مشروطه و در نهایت بسیج و انقلاب کبیر اسلامی پرداختیم. یافته های مقاله که مبتنی بر رویکردی تحلیلی بود، مبین ارائه مدعایی بود، که اشاره به این داشت، كه پیدایش بسیج به دوره ابتدایی زندگی جمعی انسان ها می رسد، و این که بسیج مفهومی مستحدثه در دوره چند دهه ای انقلاب کبیر اسلامی نیست، هر چند در همین دوره و به ویژه در دوران دفاع مقدس، مفهوم بسیج به بهترین نحو از انحاء ممکن، تعبير و تفهیم شد.

کلید واژگان :

تاریخ، بسیج، ایران، انقلاب کبیر اسلامی ایران



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک