ارائه مدلي مفهومي از مثلث معادله ساختاري ميان مديريت كيفيت جامع، سيستمهاي كنترل استراتژيك وعملكرد سازماني

بسياري از سازمان هاي كلاس جهاني و با توان رقابتي بالا استراتژيك كيفيت جامع (مديريت كيفيت جامع) 1 را به منظور جستجوي مداوم عملكرد بهتر، اجرا كرده اند. با اين حال بسياري از مطالعات قبلي نتايج متناقض در مورد كيفيت جامع و عملكرد مطرح كرده اند. در مجموع اينكه بهترين تعريفي كه مي توان از مديريت كيفيت جامع ارائه كرد اين است كه مديريت كيفيت جامع عبارت است از : مجموعه اي از فعاليتهاي مديريت كيفيت با فاكتورهاي بحراني كه توسط يك سازمان براي دست يابي به عملكرد سازماني بالا به كار مي رود. در مقاله حاضر، با هدف معرفي و كاربرد ديدگاه مديريت كيفيت جامع در سازمانها و شركتها و نقش و اهميت آن در پيشبرد اهداف سازمانها، م روري استنادي اما مختصر بر ادبيات موضوعي مربوط به رابطه مديريت كيفيت جامع و سيستم هاي كنترل استراتژيك و عملكرد سازماني بمنظور شناسايي، خلق و ارائه الگوي تعاملي مدلسازي ساختاري، اقدام شده است. در الگوي ارائه شده مديريت كيفيت جامع، سيستم هاي كنترل استراتژيك و عملكرد سازماني در قالب يك مثلث ارائه شده است كه عملكردهاي سازماني بصورت متقابل، رابطه مستقيمي با مديريت كيفيت جامع و به صورت غير مستقيم با سيستم هاي كنترل استراتژيك برقرار نموده است، در پايان مقاله، موارد مذكور جمع بندي شده، بحث و نتيجه گيري، كاربردهاي مديريتي و پيشنهاد مرتبط با آن جهت پيگيري تحقيقات مشابه در آينده ارائه شده است.

مديريت كيفيت جامع عملكرد سازماني سيستم هاي كنترل استراتژيك