چکیده :

میخاییل باختین، زبان شناس، فیلسوف و جامعه شناس قرن بیستم روسیه، نظریه ی منطق مکالمه یا منطق گفتگویی خویش را در عصر پراختناق و جزمیّت گرای استالین و در تقابل با اندیشه ی فردی و غیراجتماعی بودن زبان مطرح کرد و در آن به ساختار اجتماعی گفتار و خاصیّت گفتگوگرا و چندصدایِ آثار هنری تأکید ورزید. از آن¬جا که مطابق دیدگاه باختین، گفتگومندی در ذات یک اثر هنری نهفته است، در این مقاله، فضای گفتگویی حاکم بر مجموعه اشعار قیصر امین¬پور به عنوان یک شاعر برجسته¬ی معاصر مورد توجّه قرار گرفته است. حیات شعری قیصر امین پور سال های 1357 تا 1386 و اندیشه¬ی حاکم بر اشعارش، سه دوره¬ی مختلف آرمانگرایی، سرخوردگی و درونگرایی را دربرمی گیرد که در هر دوره بنا بر مفاهیم و مضامین به کار رفته در اشعارش، زبان و بیان ویژه¬ای به کار گرفته شده است. در این مقاله، سعی شده است اشعار دوره های مختلف حیات شعری قیصر امین پور با نظریه ی منطق گفتگویی میخاییل باختین مورد تحلیل قرار بگیرد و دگردیسی های ایجاد شده در حوزه ی زبان و گفتار با رویکرد ویژه به این نظریه بررسی شود.

کلید واژگان :

میخاییل باختین، منطق مکالمه، چندصدایی، شعر معاصر، قیصر امین پور



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک