چکیده :

از دیرباز بین اهل ادب و زبان شناسان درباره‌ی این مسأله که آیا ترجمه‌ی آثار ادبی غیرفارسی به فارسی شکسته موجب رویش و زایش و بالش زبان و یا از طرفی سبب نقصان و کاهش توانمندی زبان مقصد می‌گردد اختلاف‌نظر بوده است. نثر شکسته یا نثر محاوره که بدان نثر گفتاری هم نام نهاده‌اند و البته برخی محققان بین آن‌ها تمییز قائل گشته و برای هرکدام تعاریف جداگانه آورده‌اند که در متن مقاله بدان پرداخته‌ایم نثری است که از زبان مردم سرچشمه می‌گیرد و جملات کوتاه و بریده‌بریده است و گاه افعال تکرار شده، تعبیرهای مجازی و اصطلاحات عامیانه در آن بسیار است. نمونه‌ی برجسته‌ی این‌گونه نثرها را می‌توان در برخی آثار جمال‌زاده (1376-1270 ه.ش) و بیشتر قسمت‌های چرند و پرند دهخدا (1334-1257 ه.ش) و در داستان‌ها و سفرنامه‌های جلال آل احمد (1348-1302 ه.ش) یافت. موضوع اصلی مقاله‌ی حاضر این است که آیا به‌کارگیری نثر شکسته در ترجمه‌ی آثار داستانی و سفرنامه‌ای و برخی نمونه‌های دیگر زبان‌های انیرانی به‌ویژه آثاری که در زبان مبدأ هم به زبان شکسته به رشته‌ی تحریر درآمده است؛ در درازمدت آسیبی برای زبان فارسی به‌حساب می‌آید یا این‌که بالعکس موجب باروری و غنای زبان فارسی خواهد شد. راقمان این سطور بر آنند که در این مقاله ضمن تعریف دقیق نثر شکسته و مرزها و دقایق و نقد تعاریف آن، با ارائه‌ی مستندات و شواهد به اثبات این نکته بپردازند که ترجمه به زبان شکسته اگر توسط اساطین فن و خبرگان کارآزموده و توانمند و ادیب در زبان رسمی و شکسته انجام پذیرد؛ نه‌تنها موجب کاستی و خلل در زبان و گویش رسمی نخواهد بود که قطعاً بر غنا و بالندگی زبان فارسی خواهد افزود به‌ویژه آن‌که وقتی اهتمام نویسنده در زبان‌اصلی و مقصد بر نثر نوشتاری شکسته و گفتاری بوده تبدیل آن به نثر بی‌روح رسمی می‌تواند کلیت اثر ترجمه‌شده را دچار خلل و عیب سازد که نتواند محتوای کلی و روح واقعی اثر را در زبان دوم به نمایش گذارد.

کلید واژگان :

نثر شکسته، آسیب‌شناسی زبان، ادبیات داستانی، ترجمه، باروری زبان



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک