چکیده :

در اقتصاد جهانی امروز، دانش و مهارت به عنوان عامل کلیدی موفقیت سازمانها و به عنوان حیاتیترین منبع برای افزایش مزیت رقابتی به شمار میآید. مدیریت دانش با جلوگیری از خروج دادهها و اطلاعات از سازمان و به اشتراکگذاری بهینه دانش، تخصص و تجارب کارکنان، به غنی تر شدن منابع اطلاعاتی و تخصصی سازمان کمک میکند. این تحقیق سعی بر آن دارد تا به بررسی رابطه بین ابعاد مدیریت دانش و میزان خلاقیت کارکنان در فرآیند مدیریت دانش پرداخته و اهمیت شاخص خلاقیت کارکنان را در پذیرش و تحقق مدیریت دانش با مطالعه در شرکتهای درجه C و D گروه خوردروسازی سایپا بررسی نماید. به همین منظور، از روش تحقیق علی- مقایسهای و جامعه آماری شامل 0222 نفر پرسنل که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده 022 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید، استفاده شده است. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه هفت مرحلهای "مدیریت دانش" با 022 پرسش و "خلاقیت" با 02 پرسش است. نتایج تحقیق نشان میدهد که در شرکتهای درجه C و D ، آمادگی پذیرش و تحقق مدیریت دانش، افراد با خلاقیت متوسط کمتر از افراد با خلاقیتهای ضعیف و عالی است و در هرحال وضعیت و نمره افراد با خلاقیت عالی در کلیه مراحل فرآیند مدیریت دانش از دیگر افراد با خلاقیتهای متوسط یا ضعیف بهتر و افراد با خلاقیت ضعیف نیز در تمامی مراحل مدیریت دانش بجز بکار بردن دانش، از افراد با خلاقیت متوسط وضعیت بهتری دارند.

کلید واژگان :

مدیریت دانش، خلاقیت، دانش صریح، دانش ضمنی، سازمان مبتنی بر دانش



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک