چکیده :

بنگاه‌هاي كوچك و متوسط اگرچه طي سه دهه اخير با ظهور مجدد، و آن هم عمدتاً به دليل توانايي ايجاد اشتغال، مورد توجه ويژه قرار گرفته‌اند، اما تقريباً تمامي مطالعات اين حوزه نشان داده است كه اين بنگاه‌ها در مقايسه با بنگاه‌هاي بزرگ، از احتمال خروج بالاتري نيز برخوردارند. به عبارتي، نرخ خروج بنگاه‌هاي كوچك و متوسط از فعاليت اقتصادي، نسبت به ساير بنگاه‌ها به صورت معني‌داري بيشتر است. با اين وجود، اگرچه مي‌توان مطالعات فراواني را در حوزه اهميت بنگاه‌هاي كوچك و متوسط از حيث توانايي ايجاد اشتغال يافت، اما مطالعات اندكي در سوي ديگر، يعني خروج اين بنگاه‌ها از فعاليت اقتصادي و عواملي كه مي‌تواند بر خروج آنها تأثيرگذار باشد، خصوصاً در كشورهاي در حال توسعه مشاهده شده است. اين نيز عمدتاً به اين دليل است كه پي‌گيري يك بنگاه كوچك و متوسط در طول زمان نسبت به ساير بنگاه‌ها به مراتب دشوارتر است. در مجموع، اگرچه كارآفريني و ايجاد اشتغال توسط بنگاه‌هاي كوچك و متوسط به خوبي مورد مطالعه قرار گرفته است، اما نابودي شغل توسط آنها به فراموشي سپرده شده است. موضوعي كه اين مقاله مي‌كوشد تا آن را در بنگاه‌هاي جديدالورود صنعت نساجي ايران طي سال‌هاي 80-1375 مورد بررسي قرار دهد. ويژگي‌هاي تمامي بنگاه‌هاي كوچك و متوسط جديدالورود صنعت نساجي در هر يك از سال‌هاي دوره 80-1375 جامعه آماري اين پژوهش را تشكيل داده و اين تعداد تا سال پاياني دوره مورد مطالعه دنبال گرديده‌اند. نتايج اين مطالعه نشان مي‌دهد كه مانند نتايج ساير مطالعات اين حوزه با خروج حدود 50 درصد از بنگاه‌هاي جديدالورود پس از 5 سال، حدود 50 درصد از اشتغال ايجادشده از بين رفته است. علاوه بر آن، نتايج اين پژوهش نشان دهنده آن است كه عدم بقا و خروج بنگاه‌هاي كوچك و متوسط امري تصادفي نبوده و مي‌توان آن را با استفاده از عوامل مؤثر بر آن پيش بيني نمود.

کلید واژگان :

خروج، بنگاه‌هاي صنعتي كوچك و متوسط، نابودي شغل، صنعت نساجی



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک