چکیده :

ارزش میراث فرهنگی ناملموس صرفاً به عنوان یک کالای فرهنگی بر مبنای رقابتی و به خاطر انحصاری بودن یا خاص و بی‌همتا بودن آن نیست. رونق و پویایی این میراث در آنست که بر اساس گروه‌های اجتماعی شکل گرفته و وابسته به کسانی‌ست که دانش آنها از سنت‌ها و مهارت‌ها و آئین‌ها به باقی افراد اجتماع، از نسلی به نسل دیگر و یا به سایر گروه‌های اجتماعی منتقل می‌شود. میراث فرهنگی ناملموس تنها زمانی می‌تواند میراث باشد که این وصف از سوی جوامع، گروه‌های اجتماعی یا افرادی که آن میراث را می‌آفرینند، نگهداری می‌کنند و منتقل می‌کنند، درک و شناسایی شود ، بدون شناساییِ آنها هیچ‌کسِ دیگری نمی‌تواند برای آنها تصمیم گیرد که یک نمود یا رفتار جزو میراث آنها باشد. میراثی که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و به تناسب محیط متحول شده‌اند و نقشی مهم دارند در اینکه با فراهم آوردن پیوندی به گذشته‌مان از طریق حال به سوی آینده، حسی از هویت و تداوم به ما بخشند. میراث فرهنگی ناملموس به این پرسش‌ها منتج نمی‌شود که آیا رفتار و عادت خاصی تنها متعلق به یک فرهنگ است. این میراث برای آن است که انسجام اجتماعی را تقویت کند و حسی از هویت و مسوولیت را برانگیزاند که سبب شود افراد خود را قسمتی از یک یا چند گروه اجتماعی و قسمتی از جامعه در کل بدانند. ورزش زورخانه‌ای یا ورزش باستانی ، آیین زورخانه ای از جمله میراث ناملموس گرانبهاایی است که همواره بیانگر فرهنگ کهن ایرانی و جلوه گر خصلت های ناب انسانی یعنی جوانمردی ،پهلوانی ،راستی و مردم دوستی است.

کلید واژگان :

میراث ناملموس، آیین پهلوانی ، زورخانه ، رقص پهلوانی ، شعر پهلوانی



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک