چکیده :

اجزای بنیادین تشکیل دهندۀ داستان را عناصر داستان می¬نامند. در مورد تعداد و ترکیب عناصر داستان اتّفاق نظر وجود ندارد؛ امّا با تعمّق در آرای صاحب¬نظران می¬توان این موارد را جزو عناصر داستان دانست: شخصیّت، پیرنگ، درونمایه، کنش، سبک و... . به طور طبیعی شاید اینگونه انتظار برود که عناصر داستان را باید در داستان جست و در خاطره‌نوشته‌ها جایگاهی برای این عناصر یافت نمی‌شود؛ امّا در پژوهش حاضر برآنیم این ویژگی¬ها را در خاطرات بجوییم. بدین‌منظور یکی از خاطره‌نوشته‌های موفّق دفاع مقدّس، یعنی پایی که جا ماند را انتخاب و آن را از نظر ویژگی¬های عناصر داستان بررسی و تحلیل کردیم. پایی که جا ماندکتابی در قالب خاطرات است که به شکل روایت خاطرات شخصیّتی را که در شانزده سالگی راهی جبهه¬های نبرد حقّ علیه باطل می‌شود و به اسارت دشمنان در می¬آید بازگو می‌کند. نتایج پژوهش نشان داد که نویسندۀ کتاب، از بسیاری از عناصر داستان جهت پردازش بهیۀ اثر به خوبی ـ که در موضوع جنگ و اسارت نوشته شده ـ بهره‌مند شده است. وی از توصیف جزء به جزء بهره گرفته و داستان را در قالب زاویۀ دید اوّل شخص گفته است. شخصیّت اصلی، خود راوی است که بسیار موفّق پردازش شده است. درو‌ن‌مایة اثر نشان دادن ظلم و ستم های رژیم بعثی عراق است. گفت¬و گوی متن خستگی و ملال را از خواننده گرفته و بر گیرایی داستان افزوده است. سایر عناصر نیز به نحوی در روند داستان تأثیر مطلوب داشته-اند.

کلید واژگان :

عناصر داستان، خاطره‌نویسی، ادبیّات دفاع مقدّس، کتاب پایی که جا ماند



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک