چکیده :

چکیده: یکی از مفاهیم محوری در عرفان اسلامی مفهوم عدم می‌باشد که در مباحث مختلف دینی، فلسفی، عرفانی و کلامی بکار رفته است، سعی ما در این پژوهش بر این است که به بررسی مفهوم و جایگاه نیستی از دیدگاه مولانا و ملاصدرا بپردازیم. در نگاه مولانا عدم از مفهوم وسیع تری نسبت به مفهوم لغوی و عرفی اش برخوردار است و عدم را در مباحث مختلفی همچون؛ عالم غیب، کارگاه صنع خداوندی، خلق از عدم، عالم معنی، دین و مذهب، مرگ اختیاری، مرگ طبیعی، فقر، شر و... مطرح کرده است و در پی وصول به نیستی می‌باشد ولی ملاصدرا در پی معرفت در باب هستی است نه عدم و نیستی چون وی عدم را نیستی صرف و بطلان محض می‌داند که هیچ حقیقتی ندارد و معنی که از آن دریافت می شود همان عدم وجود است، این عدم تا به چیزی اضافه نشود مفهومی نخواهد داشت و این اضافه ها هستند که مفهومی را برای عدم ایجاد می کنند.

کلید واژگان :

عدم،وجود، مولانا، ملاصدرا



ارزش ریالی : 100000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک