اين تحقيق يك مطالعه توصیفی از نوع کتابخانه ای می باشد که کلیه منابع موجود در زمینه شیوه های آموزش زبان فارسی اعم از مقالات پژوهشی و کتاب ها را بررسی می کند و سعی در ارائه تعاریف جامع و تحقق یافته در زمینه شیوه های آموزش زبان فارسی در مقطع متوسطه را دارد. یافته ها حاکی از این است که در تمام روش های تدریس زبان فارسی تعیین الگو و شناخت کافی از علوم و فنون نوین تدریس از اهمیت بالایی برخوردار است و در روش های نوین فرآیند یادگیری فرآیندی دوسویه و تعاملی میان یادگیرنده و معلم است.
کلید واژگان :
آموزش زبان فارسی، الگوی پیش سازمان دهنده، الگوی تفکر انتقادی، الگوی تفکر استقرایی
