چکیده :

توجه به بحث ماليات را مي‌توان از ابعاد گوناگون مورد كند و كاو قرار داد و در اين ميان، سنجش كارايي هر نظام مالياتي از ابعادي است كه پرداختن به آن از هر جهت حائز اهميت است. از اين رو، اين مقاله مي‌كوشد تا اين موضوع را در دو مقطع زماني 1385 و 1388 (سال دوم و پاياني برنامه چهارم) در اقتصاد ايران و به تفكيك استان‌هاي كشور مورد سنجش و ارزيابي قرار دهد. براي امكان اين مقايسه و ايجاد همگني، استان‌هاي كشور بر اساس تقسيم‌بندي وزارت صنعت، معدن و تجارت در طرح آمايش صنعتي و معدني به سه گروه توسعه‌يافته، كمتر توسعه‌يافته و توسعه‌نيافته تقسيم شده‌اند. علاوه بر آن، از سه معيار تعداد كاركنان، ارزش افزوده بخش‌هاي صنعت و خدمات و نيز تعداد اظهارنامه‌هاي منابع مالياتي به عنوان ورودي و از معيار ميزان ماليات دريافتي (ماليات مستقيم و ماليات بر كالا و خدمات) به عنوان خروجي نظام مالياتي استفاده گرديده است. نتايج اين پژوهش كه با روش تحليل پوششي داده‌ها صورت گرفته، نشان‌دهنده تمايزات آشكار كارايي نظام مالياتي، حتي در گروه استان‌هاي همگن از حيث توسعه صنعتي (عدم توسعه صنعتي) و به نفع استان‌هاي توسعه‌نيافته از اين حيث است. اين يافته مبين آن است كه نظام مالياتي مي‌تواند با افزايش كارايي خود، به ويژه در استان‌هاي توسعه‌يافته و كمتر توسعه‌يافته صنعتي، ميزان ماليات قابل دريافت را به صورت معني‌داري افزايش دهد.

کلید واژگان :

كارايي، ادارات مالياتي استان ها، تحليل پوششي دادهها، توسعه صنعتي



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک