هدف: هدف اين مقاله تبيين رابطه بين مولفههاي مديريت دانش (اشتراك دانش و خلق دانش) با خلاقيت در شركت ملي پخش فرآوردههاي نفتي ايران- منطقه تهران است. روششناسي: به منظور جمع آوري داده ها از پرسشنامههاي استانداردي كه توسط مطالعات كالوگيرو و همكاران (2004) و لي و همكاران (2005) براي مديريت دانش تهيه شده بود و از پرسشنامه استاندارد رندسيپ (1979) براي سنجش خلاقيت استفاده گرديد. جامعه آماري آن شامل 570 نفر از كاركنان شركت ملي پخش فرآوردههاي نفتي ايران- منطقه تهران بوده كه در مشاغل كارشناسي فعاليت دارند كه تعداد 233 نفر به عنوان نمونه انتخاب گرديد. يافتهها: نتايج مطالعه بيانگر آن است كه بين مولفههاي مديريت دانش و ميزان خلاقيت كاركنان رابطه مستقيم و معناداري وجود دارد. نشان داده شد كه هر چه ميزان اشتراك و خلق دانش در سازمان بيشتر باشد ميزان خلاقيت نيز به همان نسبت افزايش مييابد. كاربرد: مديريت دانش و مولفههاي آن ميتواند بستري فراهم نمايد كه در آن دانش خلق گرديده، به اشتراك گذارده شده و در نهايت زمينه را براي ايجاد سازماني خلاق و نوآور فراهم سازد. از اين رو توجه به اين مقوله ميتواند براي سازمانهاي زير مجموعه صنعت نفت كه در محيطهاي رقابتي و پرچالشي مشغول به فعاليت هستند بسيار سودمند باشد. ارزش: اين مطالعه بيان مي دارد كه به كارگيري صحيح مديريت دانش در سازمان مي تواند به بروز خلاقيت كاركنان منجر شده و در نهايت به خلق ارزش منتهي گردد.
کلید واژگان :مديريت دانش، خلق دانش، اشتراك دانش، خلاقيت.
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک