هدف پژوهش حاضر تجزیهوتحلیل رویکرد اقتصادمقاومتی و جایگاه آن در تحقق گفتمان الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت بهعنوان یک رویکرد بومی است. اهمیت این مسئله ازآنجاست که امروزه بهواسطهی حاکم شدن اصول و آموزههای رئالیسم بر نظام و روابط بینالملل، قدرت محوری یکی از عناصر کلیدی در تحقق بخشی منافع کشورها به شمار میآید. در این میان استفاده از قابلیتهای اقتصادی بهعنوان یکی از ابزارهای قدرت از سوی بازیگران بینالمللی مورداستفاده قرارگرفته است. جمهوری اسلامی ایران بهعنوان ارائهدهندهی یک الگوی بومی ـ اسلامی با پشتوانه عمیق تجربیات فکری، عملی توانسته زمینه ثبات و تحکیم خود را بهعنوان الگوی موفق به اثبات برساند ازاینرو برای مقابله باهرنوع توطئهی داخلی و خارجی، نیازمند زمینهسازی عمیق و گسترده جهت تحقق این الگوست. اقتصاد مقاومتی بهعنوان رویکرد و مدلی بر مبنای توجه به فرهنگ و ارزشهای بومی، شرایط اقتصادی جامعه و در وضعیت عدم وجود اقتدار مرکزی در نظام بینالملل، با درایت خاص در نظام جمهوری اسلامی ایران مورد تأکید قرارگرفته است. در پژوهش حاضر برمبنای چارچوب نظری رهیافت بومی¬سازی و با روش توصیفی ـ تحلیلی، مطالعات کتابخانهای ـ اسنادی درپی تحلیل و تشریح اقتصاد مقاومتی، گفتمان الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت، ابزار و الزامات اتخاذ استراتژیهای این رویکرد است. اجمالاً یافته¬های تحقیق نشان می¬دهد اقتصاد مقاومتی با الهام گیری از اقتصاد اسلامی و نوع جهانبینی آن به هستی، با بهرهگیری از تمام ظرفیت و تواناییهای افراد، ضمن نقد جریانات حاکم برجهان فعلی که بهصورت افراطوتفریط به مسئلهی فردگرایی و جمعگرایی صرف توجه دارند؛ همزمان به بعد عدالت و آزادی فردی و اجتماعی افراد توجه میکند و مالکیت و آزادیهای فردی را در چارچوب منافع جامعه بر مبنای ویژگیهای چون: تطابق بازار و شرع، شفافیت قوی درونزا و برونزا، حاکمیت اخلاق اسلامی، هدایت و نظارت توأم دولت و ملت، بهبود وضع معیشت، عدالت محوری و تولید ثروت در چارچوب مبانی شرعی و بومی در دستور کار خود قرار داده است.
کلید واژگان :انقلاب اسلامی، تحریمهای اقتصادی، اقتصاد اسلامی، اقتصاد مقاومتی، الگوی اسلامی ـ ایرانی، بومی¬سازی
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک