نظرات و پیشنهادهای مجامع حرفهای و نیز ناظران حرفه حسابداری و حسابرسی در مورد تغییر حسابرس، جایگاه ویژه در مباحث مرتبط باکیفیت حسابرسی و حقالزحمه حسابرس در چند سال اخیر به خود اختصاص داده است. لذا بر پایه این استدلال، پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سیاست چرخش مؤسسات حسابرسی و حقالزحمه حسابرس و کیفیت حسابرسی با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری میپردازد. بدین منظور، نمونهای متشکل از 86 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1389 تا 1396 انتخاب گردید. کیفیت حسابرسی توسط متغیرهای مشاهدهپذیر اندازه موسسه حسابرسی، تخصص در صنعت حسابرس، دوره تصدی حسابرس، نوع اظهارنظر حسابرس، درصد سهامداران نهادی (متغیر پنهان) اندازهگیری شد. پس از اطمینان یافتن از برازش قابلقبول الگوهای اندازهگیری و ساختاری پژوهش، نتایج حاکی از آن است که کیفیت حسابرسی با سیاست چرخش حسابرس رابطه معناداری دارد. همچنین نتایج بیانگر آن بود که کیفیت حسابرسی منجر به افزایش حقالزحمه حسابرس خواهد شد.
کلید واژگان :اندازه موسسه حسابرسی، تخصص در صنعت حسابرس، چرخش مؤسسات حسابرسی، حقالزحمه حسابرس، معادلات ساختاری
ارزش ریالی : 350000 ریال
با پرداخت الکترونیک