چکیده :

اين مقاله با هدف اصلي تعيين اندازه ي بهينه ي بنگاه و بررسي تأثير ساختار صنعت بر آن طراحي گرديده و مي كوشد با استفاده از مباني نظري موجود در سازمان صنعتي، اندازه ي بهينه ي بنگاه هاي صنعتي را در صنايع طي برنامه ي سوم توسع ه، ،ISIC مواد غذايي و آشاميدني ايران، به تفكيك كدهاي دو، سه و چهار رقمي برآورد نمايد. ابتدا، روش هاي تخمين اندازه ي بهينه معرفي شده و سپس معيار كومانور و ويلسون 2 به عنوان مورد استفاده قرار گرفته و در تخمين آن از متغيرها ي توليد و اشتغال (MES) روش تخمين اندازه ي بهينه استفاده شده است. نتايج حاصل از اين تحقيق حاكي از آن است كه روند تغييرات اندازه ي بهينه ي توليد در صنايع مواد غذايي و آشاميدني روند ثابتي نبوده اس ت. با استفاده از متغير اشتغا ل، نتايج به دست آمده روندي كاهشي داشته است. اين موضوع نشان MES نشان دهنده ي آن است كه به استثناء سال 1383 ، ميزان مي دهد صنعت موادغذايي و آشاميدني از لحاظ تعداد شاغلان در حال كوچك شد ناس ت. كاهش در تعداد كاركنان را مي توان با افزايش سطح تكنولوژي، افزايش بهره وري نيروي كار و يا شرايط حاكم بر بازار كار توجيه نمود. همچنين اين روند را مي توان همسو با روند تحولات جهاني و افزايش نقش بنگاه هاي كوچك و متوسط در اقتصاد دانست.

کلید واژگان :

ساختار، نرخ تمركز، اندازه ي بهينه، صنعت مواد غذايي و آشاميدني



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک