چکیده :

آنچه که در بسیاری از سازمانها بطور محسوس مشاهده میشود، حضور کمرنگ و موهوم زنان در رده های اول مدیریتی است که نشان از عدم توانایی و یا ضعف عملکردی آنان نیست. زنان معمولا در رده های پستی درحاشیه قرار می گیرند و دست یابی آنان به درجه های عالی وسطوح بالای مدیریتی، غیرمعمول وحتی غیرقابل تحمل انگاشته می شود. در چنین شرایطی آسمان برای پرواز با سقفی نامرئی محصور شده است. این شرایط، به ایجاد استعاره ای به نام «سقف شیشه ای» منجر شد که منظور از آن، بودن موانع ضمنی ونانوشته ای است که زنان را به خاطر جنسیتشان از صعود به مراتب عالی سازمانی، باز نگه می دارد و با راهیابی زنان به سطوح مختلف مدیریتی نیز، آنان را در سطحی غیراستراتژیک قرار می دهند. دراین مقاله کوشش شده است، ضمن بیان ضرورت مشارکت زنان درسمتهای کلیدی، عوامل وموانع موجود بر سر راه زنان درحوزه مدیریت و رهبری در محیط کار ارائه گردد و در نهایت عوامل برطرف کننده سقف شیشه ای که فرآیندی آرام و تدریجی خواهد بود.مدیریت آینده نیازمند به کارگیری هرچه بیشتر نیروی بالقوه زنان در سطوح کلان مدیریتی است،که تغییردر آن نیاز به زمان و فرهنگ سازی داشته و نیازمند تصمیم‌گیری، سیاستگذاری و برنامه‌ریزی است.

کلید واژگان :

مدیریت زنان، سقف شیشه ای، مدیریت دولتی.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک