چکیده :

دیپلماسی فرهنگی تلاش برنامه مند و نظام یافته برای تأثیرگذاری بر اندیشه ها ، برداشت ها ، انگاره ها و ایدئال ها ، ارزش ها و باورها و سبک زندگی سایر ملت ها از طریق ترویج فرهنگ و تمدن خود با هدف تأمین و توسعه اهداف و منافع ملی می باشد . در این میان نخبگان سیاسی جمهوری اسلامی ایران با دارا بودن توانایی های وسیع فکری و عملی در عرصه مملکت داری نقشی کلیدی در پیشبرد منافع کشور ایفا کرده اند . در این پژوهش این موضوع را بررسی می کنیم که نخبگان جمهوری اسلامی ایران در دو دوره ریاست جمهوری دولت اصلاحات و اصول گرایی هر کدام به نوعی در افزایش و کاهش تعامل و دیپلماسی فرهنگی کشور با دنیا نقش داشته اند . دردوره هشت ساله دولت اصلاحات بدلیل استفاده از مولفه های فرهنگی و تمدنی ، گفت و گوی تمدنها و فرهنگها و تعامل سازنده با دنیا و تنش زدایی و اعتماد سازی و صلح گرایی مثبت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با دنیا توانست باعث افزایش قدرت نرم و ظرفیت فرهنگی کشور در سطح بین الملل شود و به نوعی فرهنگ از ارکان اصلی دیپلماسی رسمی ایران در این دوران قرار گرفت. اما در دوره دولت اصولگرایی با روشی ایدئولوژیک و دنبال کردن سیاست تهاجمی با دنیا و تقابل با نظام سلطه و بی اعتمادی نسبت به سازمانهای بین المللی باعث انزوای کشور و تصویب تحریم های گوناگون بر علیه منافع ایران گشته وچهره ایرانی به انزوا کشیده شد .

کلید واژگان :

دیپلماسی فرهنگی،سیاست خارجی،نخبگان،اصلاحات،اصولگرایی .



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک