در تئوريهاي اقتصاد كلان بطور ضمني سوالاتي دربارة نقش سياستهاي اقتصادي در رشد و ثبات وجود دارد. دو ابزار مهم اقتصاد كلان عبارتند از: سياستهاي مالي و سياستهاي پولي. رشد توليد و تغيير ساختاري از ثبات قيمتها و تعادل خارجي مستقل نيست به گونهاي كه اگر از فشار تورمي كه در خلال فرايند توسعه ظاهر ميشود چشمپوشي گردد، منابع بطور غيركارا تخصيص خواهند يافت و اين امر در نهايت مانعي براي توسعه خواهد شد. در اين تحقيق از دادههاي سالهاي 1380-1351 و روش VARجهت تجزيه و تحليل پوياي عوامل مؤثر بر رشد و تورم در بخش كشاورزي استفاده شده است. نتايج نشان داد در بخش كشاورزي جهت عليت از رشد به تورم بوده به نحوي كه رشد بخش كشاورزي بر تورم در اين بخش اثر منفي دارد. از طرفي متغيرهاي موجودي سرمايه، نيروي كار، سرمايهگذاري دولتي و خصوصي در بلندمدت بر توليد بخش كشاورزي اثر مثبت داشته، و متغيرهاي رشد نقدينگي و رشد نرخ ارز در بلندمدت اثر مثبت بر تورم در بخش كشاورزي دارند
کلید واژگان :بخش كشاورزي، مدل VAR، رشد، تورم.
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک