يکي از مهمترين مسايلي که سازمانها همواره با آن مواجه هستند، بهبود عملکرد سازماني است؛ که در قالب مفاهيمي چون رشد، سودآوري، افزايش سهم بازار، بهرهوري و ساير شاخصها مطرح ميشود. تحقيق حاضر به دنبال آن است که هماهنگی استراتژیک ميان ارتباطات و تعارض سازمانی را مشخص نموده و رابطة آن با عملکرد را مورد بررسي قرار دهد. در اين راستا مؤسسات پژوهشی دارای موافقت قطعی وابسته به دستگاههای اجرايي تحت نظارت وزارت علوم، تحقيقات و فناوري به عنوان جامعة آماري با استفاده از روش تحقيق ترکيبي مورد بررسي قرار گرفتند و گونههاي ارتباطات و تعارض سازماني آنها با استفاده از پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفت. براي جمعآوري اطلاعات مربوط به عملکرد مؤسسات پژوهشی نيز از اسناد و گزارشهاي دفتر بررسي و ارزيابي پژوهشي معاونت پژوهشي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري مربوط به سال 1388 استفاده شده است. مدل آماری تحقیق با استفاده از روش تحلیل مسیر تبیین شد. جهت تبيين تئوریک مدل تحقیق، تئوري نقاط مرجع استراتژيک بکار گرفته شد. يافتهها حاکي از آن است که ميان ارتباطات، تعارض سازماني و عملکرد رابطة معنيداري وجود دارد. همچنين بین هماهنگی و عملکرد نیز رابطة مستقیم و معنيداری وجود دارد؛ به عبارت دیگر هرچه ميزان هماهنگي ميان اين عناصر افزايش يابد، عملکرد نيز افزايش پيدا ميکند.
کلید واژگان :ارتباطات سازماني، تعارض سازماني، عملکرد، هماهنگي استراتژیک، نقاط مرجع استراتژيک
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک