چکیده :

در ساختار فعلي اقتصاد جهاني، واردات نقش مهمي در تعيين راهبرد توسعه¬ي اقتصادي ايفا مي¬نمايد. واردات از طرفي به¬عنوان يکي از عوامل¬مؤثر بر رشد اقتصادي و از طرف ديگر، به¬عنوان يکي از اقلام مهم تراز پرداخت¬هاي هر کشور محسوب مي¬شود. از اين¬رو هر تغيير و تحولي که در واردات کالا رخ دهد، در فرايند رشد وتوسعه، تأثير بسزايي خواهد داشت. از اين رو اتخاذ سياست¬هاي مناسب براي واردات کالا حائز اهميت است، اما اتخاذ راهبرد صحيح براي واردات کالا منوط به در نظر گرفتن عوامل¬مؤثر بر واردات است. در بيشتر مطالعات تجربي، واردات کالا تابعي از درآمد واقعي و نرخ ارزواقعي است و کمتر به بررسي تأثير شدت نابرابري درآمدي بر واردات کالا و خدمات پرداخته¬شده است. حال آنکه افزايش نابرابري موجب افزايش قدرت خريد اقشار پردرآمد و افزايش تقاضاي کالاهاي باکشش مصرفي که عمدتاً لوکس وارداتي هستند، مي¬گردد و باعث تغيير در ترکيب کالاهاي مصرفي داخلي و وارداتي مي¬گردد. پژوهش حاضر به بررسي اثر نابرابري درآمد بر واردات کالا و خدمات 17 کشور توسعه¬يافته و 18 کشور درحال توسعه طي دوره 2010-1990 با استفاده از روش گشتاورهاي تعميم¬يافته (GMM) پرداخته است. در اين راستا متغيرهاي توليد ناخالص داخلي، نرخ ارز واقعي و نابرابري درآمد به¬عنوان مؤلفه¬هاي اثرگذاربر واردات کالاها و خدمات در نظرگرفته شده¬اند. نتايج به¬دست آمده حاکي از وجود رابطه مثبت و معنادار بين نابرابري درآمد و واردات کالا و خدمات در کشورهاي توسعه¬يافته و رابطه منفي و معنادار در کشورهاي درحال توسعه است. به علاوه رابطه توليد ناخالص داخلي و واردات کالا و خدمات براي هر دو گروه مثبت و رابطه نرخ ارز واقعي و واردات کالا و خدمات براي هر دو گروه منفي ارزيابي شده است. از اين روسياستگذاران و دولتمردان بايستي از طريق توزيع مجدد درآمد و ثروت به نفع اقشار کم¬درآمد و ايجاد انگيزه در آنان براي مشارکت در امر توليد، هم شکاف نابرابري را کاهش دهند و هم قدرت رقابت¬پذيري آنها به منظور ارتقاي موقعيت خود در بازار و کسب درآمدهاي ارزي بالاتر، افزايش يابد.

کلید واژگان :

نابرابري درآمد، واردات کالا و خدمات، نرخ ارز واقعي، درآمدسرانه، GMM.



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک