سکونتگاههای روستایی همواره در گذر زمان دچار تغییر و تحولات از ابعاد گوناگون هستند، این تحولات میتواند قابلیتهای زیستپذیری و کیفیت زندگی این سکونتگاهها را ارتقاء بخشد. در دهههای اخیر یکی از تحولاتی که روستاهای پیراشهری با آن روبرو بودهاند این است که با گسترش فیزیکی شهرها در شهر ادغام شدهاند. این ادغام باعث تحولات چشمگیری در ابعاد مختلف روستاها شده است و میتواند در ارتقاء یا تنزل زیستپذیری روستاها موثر واقع گردد. هدف اصلی این تحقیق تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر زیستپذیری روستاهای ادغام شده در شهر میاندوآب بوده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده است. گردآوری دادهها با مطالعات اسنادی و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) انجام شده است. برای تحلیل دادهها از رگرسیون چند متغیره و رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شده است. نتایج نشان میدهد در شهر میاندوآب روستاهایی که فاصله نزدیکتری به شهر داشتهاند و نسبت به سایر مسیرهای ارتباطی شهر از موقعیت مناسبتری در ارتباط با سایر شهرهای منطقه برخوردارند، مهاجرپذیرتر بوده، ضریب سرمایه اجتماعی در آنها منفی بوده است. پایین بودن سرمایه اجتماعی در این روستاها باعث شده تا سطح زیستپذیری آنها نیز کاهش یابد.
کلید واژگان :روستاهای پیراشهری میاندوآب، سرمايه اجتماعي، زیستپذیری، کیفیت زندگی
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک