مقدمه: فرسودگی تحصیلی با خستگی ناشی از الزامات مربوط به مطالعه، حس و نگرش بدبینانه نسبت به مطالب درسی، احساس پیشرفت ضعیف در مسائل تحصیلی، کاهش احساس شایستگی و برخی از نشانگان افسردگی مشخص شده و میتواند از عوامل درون فردی و بافتی تأثیر پذیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری ادارکات والدینی با فرسودگی تحصیلی دانشجویان با نقش واسطهای نیازهای بنیادین روانشناختی در چارچوب نظریه خودتعیینگری انجام شد. روشها: در این پژوهش توصیفی- همبستگی، جامعه آماری را دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال تحصیلی 97-96 تشکیل دادند. از این جامعه آماری تعداد 400 نفر با روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. دادهها از طریق مقیاس ادراکات والدینی رابینز (Robbins)، مقیاس ارضای نیازهای بنیادین عمومی گانیه (Gagné) و فرم زمینهیابی دانشجویان پرسشنامه فرسودگی تحصیلی مسلش (Maslach) گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای توصیفی و مدلسازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار آماری AMOS-24 انجام شد. نتایج: ادراکات از فرزندپروری مادر و پدر به واسطه نیازهای بنیادین روانشناختی بر فرسودگی تحصیلی دانشجویان اثرغیرمستقیم و معناداری نشان داد(01/0≥P). مدل مسیر نیز از برازش مطلوبی برخوردار بوده (61/2=c2/df، 91/0=AGFI، 95/0=GFI، 96/0=CFI، 93/0=NFI، 94/0=TLI،06/0=RMSEA) و میتواند 54 درصد از واریانس فرسودگی تحصیلی دانشجویان را تبیین کند. نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش حاضر به نظر میرسد فراهم کردن محیط خانوادگی توأم با حمایت والدین، برقراری روابط گرم و صمیمی و داشتن انتظارات متناسب با توانمندیهای فرزندان، به ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی و در نهایت ارتقای سازگاریهای تحصیلی آنان کمک میکند
کلید واژگان :ادراکات والدینی، نیازهای بنیادین روانشناختی، فرسودگی تحصیلی، خودتعیینگری، معادلات ساختاری
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک