این مقاله با هدف تبیین نظری مبانی نظری و ابعاد کنترل راهبردی نگاشته شده است. کنترل راهبردی را میتوان رویکرد غالب برای هر سازمانی دانست که به دنبال برنامهریزی راهبردی از تدوین تا اجراست. کنترل راهبردی، با اعمال نظارت همهجانبه و در تمام مراحل فعالیت، به مثابه واسطهای برای موفقیت عمل میکند. تحقّق کنترل راهبردی در هر سازمانی به معنای جلوگیری حداکثری از وقوع بحرا ، بر مبنای قاعدۀ «بهتر بودن پیشگیری از درمان،» است. همچنین اصلاح سریع انحرافات و متوجه کردن مدیران و راهبردنویسها به جوانب گوناگون مقولاتی است که در کنترل راهبردی برای آن برنامهریزی میشود. ویژگی عمدۀ کنترل راهبردی نگاه همهجانبه و جامعی است که در محیط کنترلشده ایجاد میکند. بر اساس این مبنای فکری، در این مقاله رویکرد کنترل راهبردی به مثابه رویکرد مهم سازمانها بررسی و الگوهای کنترل راهبردی تحلیل شد. روش تحقیق بر مبنای رویکردی نظری با مبنای کیفی بود که به صورت چندوجهی موضوع مورد نظر را بررسی میکرد. نتایج حاصل به این مطلب منتهی شد که کنترل راهبردی، به مثابه رویکردی غالب، موجب سلامت نظام سازمانی و مدیریتی هر نهادی است که میخواهد در هر مقولهای، اولاً، از وقوع بحران و ایجاد ضعف در داخل و تهدید در محیط خارجی جلوگیری کند؛ ثانیاً، میخواهد بهسرعت با انحرافات ایجاد شده روبهرو شود و از دل هر تهدیدی فرصتی ایجاد کند؛ دیگر اینکه انتخاب الگوی صحیح کنترل راهبردیْ بهرهگیری از رویکرد ترکیبی از الگوهایی تحلیلی موجود است.
کلید واژگان :کنترل راهبردی، تحلیل الگو، سازمانهای دولتی
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک