رتباط جهانیشدن و توزيع درآمد از موضوعات مهم اقتصادی است که توجه اقتصاددانان، بهخصوص اقتصاددانان توسعه را به خود جلب کرده و راجع به آن نظريات گوناگونی ارائه شده است. هدف اصلی اين مقاله، بررسی رابطه عليت از جهانیشدن و ابعاد آن (به تفکيک جهانیشدن اقتصادی، اجتماعی و سياسی) به نابرابری درآمد در ايران طی دورهی زمانی 1389-1360 است. به اين منظور از روش تجزبهوتحليل سریهای زمانی مشتمل بر آزمونهای ريشه واحد و دو روش عليتی آزمون همگرايی باند مبتنیبر مدل تصحيح خطای نامقيد (UECM) (پسران و همکاران (2001)) و آزمون عليت گرنجری تودا و ياماموتو (1995) و متغيرهای ضريب جينی و شاخص جديد و جامع جهانیشدن KOF استفاده شده است. اين شاخص شامل سه جنبه بسيار مهم اقتصادی (شامل جريانهای واقعی تجارت از قبيل تجارت، سرمايهگذاری مستقيم خارجی و سرمايهگذاری در پرتفوليو و همچنين موانع تجارت از قبيل محدوديتها و تعرفهها بر روی جريانهای واقعی)، اجتماعی و سياسی است. نتايج اين نحقيق نشاندهنده رابطه عليت از سمت جهانیشدن و ابعاد آن، يعنی جهانیشدن اقتصادی، اجتماعی و سياسی به نابرابری درآمد است. بنابراين رشد جهانیشدن با وجود ساختار فعلی اقتصاد ايران، باعث افزايش نابرابری شده و وضعيت توزيع درآمد را بحرانیتر خواهد کرد.
کلید واژگان :جهانیشدن، نابرابری درآمد، شاخص جهانیشدن KOF، آزمون باند، آزمون عليت تودا و ياماموتو.
ارزش ریالی : 500000 ریال
با پرداخت الکترونیک