چکیده :

با فروپاشی شوروي سابق و پايان جنگ سرد،ايدولوژي سرمایه داري آمريكايي كه مبتني بر كاهش تصدي گري دولتها و افزایش اختيارات به بخش خصوصي به ويژه شرکتها بود بر جهان اقتصاد حكم فرما گشت. اما فعاليتهاي اين شرکتها كه در آغاز،معطوف به توليد در داخل كشورهايشان بود به تدریج به علل گوناگون چون نيروي كار و مواد اوليه ارزان به كشورهايي جلب شد كه اين امکانات در آنجا به فور موجود بود. اين روند،موجب نوعي استثمار و استعمار طلبي نوين كشورهاي غربي به ويژه ایالات متحده آمريكا از نيروي كار و منابع اوليه ارزان در اين كشورها را فراهم نمود.در مقابل، شاهد آن هستيم كه در خود اين كشورها از جمله در آمريكا در همين زمان،افراد در سنين فعاليت و كار به تدریج تبديل به نيروي صرفا مصرف كننده اي شدند كه شركتهاي غربي مي توانستند هر محصول مورد دلخواه خويش را در كام آنها فرو بریزند. اين روند در سالهاي اخير هم در خود كشورهاي توسعه يافته به دليل پيري جمعيت و مسايل امنيتي چون مهاجرتهاي وسيع به آن كشورها و مشکلات ناشي از آن و هم در كشورهاي توسعه نيافته از طريق فعاليت نهادهاي حقوق بشري و آگاه شدن کارگران به حقوق خويش،با اعتراضات عمده اي مواجه شده است كه در مواردي منجر به اصلاح روند فعاليت كشورها و شرکتهای غربي در اين كشورها گشته است هرچند كه تا رسيدن به نقطه مطلوب،فاصله بسيار است

کلید واژگان :

نيروي كار،استثمار،اقتصاد،



ارزش ریالی : 500000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک