استفاده از مفاهیم و تعلیمات قرآنی یکی از شیوههایی است که از دیر باز شاعران و نویسندگان پارسی زبان برای اعتبار بخشیدن و غنای سخن خویش از آن بهره بردهاند. حکیم ابوالقاسم فردوسی یکی از بزرگترین شعرای ایران در قرن چهارم هجری است که از مفاخر ایران و جهان به شمار میآید. اثر گرانسنگ او شاهنامه از دیرباز مورد توجه نویسندگان و منتقدین قرار گرفته است. با توجه به هدف والای حکیم توس مبنی بر پاسداشت زبان پارسی و استفادهی او از واژگان پارسی و عدم استفاده از واژگان زبان عربی در شعر خویش در بادی امر چنین به نظر میآید وی کمتر از عبارات عربی بخصوص آیات قرآنی بهره برده است اما با دقت و کنکاش در شاهنامه در مییابیم که وی به حد وفور از مفاهیم آیات بهره برده است. نویسندگان این مقاله بر آنند که با شیوهی توصیفی – تحلیلی و روش نقدی بینامتنیت این ویژگی شاهنامه را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. نتایج نشان میدهد که وی فقط در حد بینامتنیت معنایی( مضمونی) از قرآن تأثیر گرفته و الفاظ و عبارات قرآنی در کلام وی دیده نمیشود.
کلید واژگان :بینامتنیت قرآنی در شاهنامه فردوسی
ارزش ریالی : 500000 ریال
با پرداخت الکترونیک