چکیده :

براساس گزارش منابع تاريخى، در روزهاى پايانى ذى‏الحجه سال 23 غلامى ايرانى، معروف به فيروز ابولؤلؤ عمربن خطاب را به قتل رساند. در گذر تاريخ درباره «روز واقعه» اختلاف رخ داده است. تمام منابع تاريخى معتبر مكتب خلفا و مكتب اهل‏بيت عليهم‏السلام و اكثر علماى فريقين، زمان قتل را روزهاى پايانى ذى‏الحجه دانسته‏اند، ولى عده‏اى انگشت‏شمار از شيعه، با استناد به يك روايت، روز واقعه را نهم ربيع‏الاول مى‏پندارند. اين روايت به «روايت رفع‏القلم» معروف و به احمدبن اسحاق قمى مستند است. روايت مذكور ادعاهاى ديگرى از قبيل تحريف قرآن و رفع‏القلم و جواز ارتكاب معاصى را نيز طرح مى‏كند. نويسنده در استناد روايت مذكور به احمدبن اسحاق قمى خدشه وارد كرده و با شيوه حديث‏شناسى علمى به نقد متنى و سندى آن پرداخته و قتل خليفه در 26 ذى‏الحجه را مدلّل كرده است. به مستند اين مقاله نهم ربيع‏الاول و برگزارى جنش‏هاى كذايى در آن و انتساب آن به روز قتل خليفه از هيچ پشتوانه روايى و تاريخى‏اى برخوردار نبوده و دروغى بيش نمى‏باشد. اين مقاله با رويكرد تحليلى و توصيفى به نقد افسانه رفع‏القلم مى‏پردازد.

کلید واژگان :

احمدبن اسحاق قمى، عمربن خطاب، نهم ربيع‏الاول، بيست و ششم ذى‏الحجه، رفع‏القلم.



ارزش ریالی : 500000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک