ژاک لکان (Jacques Lacan) به عنوان با نفوذترین روانکاو بعد از فروید نمونه¬ای از پزشکی است که تسلیم عمل¬گرایی و تجربه¬گرایی افراطی نشد. وی در دهه¬ی 1930 با هدف بازگشت به فروید به تبیین و اشاعه¬ی نظریه فروید پرداخت. نکته¬ی اصلی این بازگشت قرار دادن زبان به عنوان ساختار اصلی در حوزه نظر و عمل است. دستاورد عمده¬ی لکان این بود که توانست با متاثر شدن از آثار زبان¬شناسانی چون فردینان دو سوسور (Ferdinand de Saussure) و رومن یاکوبسن (Roman Jakobson) ناخودآگاه را مانند یک زبان ساختار یافته معرفی کند. به دنبال این طرز تفکر و عملی کردن آن در روانکاوی در طول بیش از 50 سال، لکان یک نظریه¬ی جامع و پیچیده¬ی روان¬شناختی و روانکاوی بر پایه¬ی زبان ارائه داد. وی بر این باور است که روانکاوی بدون گفتار و زبان موجودیت ندارد و با پیوند اندیشه¬های فروید و زبان¬شناسی باید درک شود. از این-رو برای فهم لکان باید بپذیریم که او واقعیت را در محدوده¬ی زبان تعریف می¬کند و معتقد است روابط انسانی نیز در فضایی زبانی شکل می¬گیرد، بنابراین ما نیز ذاتا در محدوده¬ی ساختارمند زبان قرار داریم.
کلید واژگان :زبان،لکان، روانکاوی
ارزش ریالی : 500000 ریال
با پرداخت الکترونیک