در عصر معاصر که هزاره پیچیدگی ها و فناوری های مدرن است، انعطاف پذیری و چابکی و تطبیق با تحولات پرسرعت، انتظاری است که از سازمان های دولتی در کشورهای مختلف می رود. در این میان استراتژی کوچک سازی، رویکردی غالب برای سازمان های دولتی جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود. این استراتژی که رویکرد استنباطی برآمده از اسناد فرابخشی از جمله سند چشم انداز بیست ساله و برنامه های توسعه است، راهکار ارائه شده برای اصلاحات ساختاری در دولت و سازمان های دولتی محسوب می شود. استراتژی کوچک سازی مؤید این مطلب است که با کاهش هزینه های اجرایی، حرکت دولت به سمت اجرای وظیفه اصلی آن که عبارت است از نظارت، هدایت و امور حاکمیتی در راستای حکمرانی مطلوب اسلامی، هموار شده و سازمان های دولتی به سمت مشارکت مردم در تصمیم گیری و اجرا و همچنین تحکیم زیرساخت های تحقق عدالت اجتماعی حرکت خواهند کرد، چنین اهدافی هم خواسته قانون اساسی کشور است و هم آموزه های دین مبین، مؤید آن است. این مقاله در پی پاسخ به چهار سؤال اساسی زیر است: ۱) استراتژی کوچک سازی چه مبنای تئوریکی و فلسفی دارد؟ ۲) چه اهداف، رویکردها و استراتژی هایی را دنبال می کند و جایگاه قانونی آن کدام است؟ ۳) چه روش ها و تکنیک هایی در مورد کوچک سازی مطرح است؟ و ۴) راهکار اجرای کوچک سازی در ایران چگونه تبیین می شود؟ هدف مقاله حاضر که بر مبنای روش تحقیق کیفی و از نوع کتابخانه ای و بررسی اسناد و مکتوبات است، یافتن پاسخی برای این پرسش ها می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که استراتژی کوچک سازی به عنوان یکی از مهمترین استراتژی های اصلاحات ساختاری در سازمان های دولتی، به عنوان رویکردی غالب شناخته می شود. بدیهی است که این مقاله در راستای تبیین ضرورت و اهمیت موضوع مهم کوچک سازی بوده و دنبال کردن این استراتژی و اجرای فرایندی آن، انجام تحقیقات وسیعی را می طلبد.
کلید واژگان :کوچک سازی ، استراتژی ، اصلاح ساختار ، سازمان های دولتی
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک