چکیده :

در مثنوی مولانا، تعدادی واژه(یا تصویر) وجود دارند که در شمار بزرگترین کلید واژه‌های ذهن این عارف بزرگ‌اند. در سراسر مثنوی حضور سرشار از معنای این تصاویر یا واژگان، روان خواننده را تسخیر می‌کند و احساسی ژرف را از طریق این تصاویر به او القا می‌نماید. واژه‌های کوه، دریا، آفتاب، شمس، قمر، یوسف، ماهی و...از این قبیل‌اند. از آنجا که شاعر با این کلمات انس و خویشاوندی ذهنی و باطنی خاصی دارد آن‌ها را همچون معشوق‌ خویش، محبوب می‌دارد و طوفان معانی غیبی را که بر باطن وی هجوم می‌آورد در لباس این‌ تصاویر تجسّم می‌بخشد. وی از هر تصویر زبانی به تصویری مجازی می‏رسد؛ زیرا چنان که شیوه معمول اوست همواره در پی کشف باطن اشیا و جوهر عناصر است و به ماهیت شیء بیش از صورت آن نظر دارد. وی تمام حادثه‏ها و پدیده‏ها را رازناک و عمیق می‏بیند، از سطح فراتر رفته عناصری ماورایی در آنها جستجو می‏کند. ما در این نوشتار تنها واژه«کوه» را از جهت معنا(تبیین درون‏مایه و ایده‏های فرعی) و نیز از منظر تصویر به بحث‌ می‌گذاریم.

کلید واژگان :

کوه، مولانا، تصویر زبانی و مجازی، تشبیه، تمثیل و نماد



ارزش ریالی : 500000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک