چکیده :

یکی از روشهای طبیعی و سازنده در تربیت فردی و اجتماعی ، روش الگو سازی و الگو پذیری است. الگوسازی از انسانهای شایسته و برجسته ای که از مقبولیت و محبوبیت واقعی نه تصنعی و ظاهری برخوردارند و دارای موقعیت اجتماعی یا جایگاه علمی یا منزلت اخلاقی و معنوی و یا کارآمدی و لیاقت و کفایت و کاردانی در زمینه ای خاص می باشند و الگوپذیری نیز از سوی کسانی که داری انگیزه و امید به رشد و پیشرفت اند و نیازمند به سرمشق ، تا با پیروی از مدل مورد نظر به هدفهای خویش نزدیک شوند. در نظام تربیتی و اخلاقی اسلام به اصل مدل پردازی و مدل پذیری در تربیت توجه و تحت عنوان «اسوه سازی» و اسوه گرایی از آن یاد شده است.بررسی شیوه هاي تربیتی از دیدگاه نهج البلاغه اهمیت ویژه اي دارد. تربیت، زمانی به نتیجه می انجامد که روش هاي تربیتی آن بر اساس مبانی واصول استواري به اجرا در آید. یکی از آن روش ها،اسوه سازي است. انسان ها، همواره براي زیستنی سالم وپویادر جستجوي الگوهاي کامل ودرس از تاریخ گذشتگان هستند. اقتداي اسوه و عبرت آموزي، مفاهیمی است که در قلمرو تربیت کاربردگسترده اي دارد. همه ادیان الهی و اغلب مکاتب تربیتی، پیروان خود را به تقلید از اسوه و مقایسه موقعیت خود با الگو دعوت می کنند. نهج البلاغه نیز به طور گسترده انسانها را به توجه وتفکر در سرگذشت دیگران از طریق عبرت گرفتن(تجارب جانشینی) فراخوانده است.

کلید واژگان :

اسوه سازي، عبرت آموزي،تجارب جانشینی



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک