شناسایی قابلیت های چابکی در صنعت نساجی اردبیل با استفاده از نظریه داده بنیاد

تحقیق یادشده ازلحاظ هدف یک تحقیق کاربردی و روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی می باشد و داده های لازم به صورت میدانی در آن جمع آوری شده است. در این تحقیق برای رسیدن نتایج، از ابزار مصاحبه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. با بررسی بدست آمده و طبقه بندی آنها در مجموع ۱۸ مفهوم استخراج شد که می توان آنها را با عناوین رفاه و خوشبختی، کیفیت، سرعت، همکاری، تعامل، آموزش، نوآوری، اعتماد، پاسخگو، فناوری، یکپارچگی، شایستگی، یادگیری، وفاداری مشتری، بهره وری، بهبود مستمر، بازار، مشارکت تقسیم بندی کرد. در نهایت به مدلی دست می یابیم که نقش هر کدام از این عوامل را بر روی قابلیت های چابکی در صنعت نساجی اردبیل را به ما نشان می دهد. بعد از کدگذاری باز و کدگذاری محوری و نمودار مدل پارادایم به ۳ مولفه (غنی سازی مشتری، کنترل و مهارت تغییرات و همکاری برای بهبود و افزایش رقابت پذیری) و ۶ مولفه انتخابی (رفاه و خوشبختی، کیفیت، وفاداری مشتری، بهره وری، فناوری، نوآوری دست یابیم. کدگذاری انتخابی، مرحله اصلی نظریه پرداری است که براساس نتایج دو مرحله قبلی کدگذاری که به عنوان مراحل مقدماتی و زمینه ساز برای تئوری پردازی، مقوله ها و روابط مقدماتی را به عنوان سازه ها و اصول اصلی تئوری در اختیار می گذارند، به تولید تئوری پرداخته و به این ترتیب مقوله محوری را به شکلی نظامند به دیگر مقوله ها ربط داده و آن روابط را در چارچوب یک روایت روشن می کنند؛ همچنین مقوله هایی که نیازمند بهبود و توسعه بیش تری برای کارخانه نساجی اردبیل هستند را اصلاح می کند.

قابلیت های چابکی، صنعت نساجی اردبیل، نظریه داده بنیاد