چکیده :

اساطیر باید به خوبی شناخته شوند تا بتوان بر پایه آن ها جامعه روزگار گذشته و وضعیتش را به درستی شناخت. اسطوره، بنیان و ریشه نمادین نیازها و آرزوهای ژرف روانی بشر عهد باستان است. اسطوره بیانی است که ژرف ساخت آن حقیقت و تاریخ( در نظر مردمان باستان) و رو ساخت آن افسانه باشد. اساطیر در مواجهه با حقیقت تبدیل به تاریخ می شوند و امروز وجه راستین بسیاری از اساطیر معلوم شده است جمشید. بزرگترین و نیرومند ترین پادشاه پیشدادی است. فر، فروغ و شکوه شگرف او تا پایه ای بوده است که به اغوای اهریمن، فریفته خویشتن شد و سر از فرمان یزدان پاک برتافت و به همین دلیل فره ایزدی را از دست داد و به وسیله اهریمن و اژی دهاک با اره به طور عمودی نصف شد. جمشیدآسن خرد( خرد ذاتی و غریزی) و فره ایزدی را دوباره به دست آورد و نظم، اعتدال و آرامش را به جهان برگرداند. او جامعه را به چهار طبقه تقسیم کرد و مردم را وارد دوره شهرنشینی نمود. مساله پژوهش این است که اسطوره ها و جامعه دوره جمشید شاه چگونه هستند هدف ما رسیدن به پاسخ این پرسش است. در این مقاله اسطوره جمشید سلطنت و سرنوشت او، جامعه زمان او و اسطوره های فره، آسن خرد، ور، نوروز، جام جم و هوم به شیوه تحلیلی بررسی شده اند. معلوم گردید این اسطوره های هند و ایرانی، دچار تحول شده اند.

کلید واژگان :

جمشید ، اسطوره ، جامعه ، فره ، جام جم



ارزش ریالی : 500000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک