
شکی نیست که تحقق جنایت مستلزم وجود بزهدیده است. با وجود این، گاهی پیش میآید که بزه دیده به جهاتی خود، وقوع جرم را از قبل میپذیرد. حتی گاهی خود، محرک مباشر به ارتکاب جنایت میگردد. شخص مجروح یا مقتولی که خود طرف مقابل را به نزاع و چاقوکشی و هفتتیرکشی دعوت کرده است، بیمار غیرقابل علاجی که برای تسکین آلام خویش در سلب حیات خود به وسیله پرستار و یا پزشک و یا دیگری اصرار ورزیده، سقط جنین با رضایت زن و یا حتی در سایر جرائم، مثل جرائم ناشی از اعمال منافی عفت، زن یا مردی که به وقوع چنین اعمالی رضایت داده، یا طلبکاری که آگاهانه چک بیمحل را در جهت تضمین طلب خود قبول میکند و به وقوع جرم صدور چک پرداخت نشدنی کمک نموده است، مثالهائی گویا هستند که نقش رضایت بزهدیده را در تحقق جرم به وضوح روشن میسازد.
بزهدیده یا مجنیعلیه کسی است که جنایتی علیه او رخ داده شده، به شخص مورد جنایت گویند (عمید، 1389، ص 1076).
تو این کتاب راجع به تعاریف بزده دیده، بزهکار و ... توضیحاتی ارائه شده. مصادیق و علل بزهکاری، سن بزهکاری، انواع بزهکاری (خشونت، تجاوز، سرقت و ...)، آسیب های وارده بر کودکان و نوجوانان بزه دیده، آثار رضایت بزه دیده، حمایت از کودکان و نوجوانان بزه دیده در حقوق کیفری ایران و سایر کشورها هم مورد بررسی قرار گرفته.