
مقطع : دکتری
دانشگاه : دانشگاه مازندران
تاریخ دفاع :
اساتید راهنما : دکتر علی اکبر باقری خلیلی
اساتید مشاور : دکتر سیاوش حق جو و دکتر احمد غنی پور ملکشاه
اساتید داور :
مشاهده سایر پایان نامه های منیره محرابی کالی
زبان¬شناسی شناختی به ارتباط میان زبان، ذهن و تجربیات فیزیکی- اجتماعی انسان می¬پردازد و به عنوان رویکردی معنابنیاد مجموعه¬ای از نظریات را شامل می¬شود که استعاره¬ی مفهومی و طرح¬واره¬ی تصویری از مهم¬ترین آن¬هاست. استعاره¬ي مفهومی به معناي ادراک مفهوم عيني يك پديده از حوزه¬ی «مبدأ» و انتقال آن به يك مفهوم ذهني در حوزه¬ی «مقصد» است و به عناصر و عوامل پیوند میان این دو حوزه، «نگاشت» مي¬گويند. نگاشت يا انطباق ميان دو حوزه¬ي مبدأ و مقصد به كمك طرح¬واره¬هاي تصويري انجام مي¬گيرد كه جانسون در کتاب بدن در ذهن در سال 1987 به¬شکلی گسترده به آن پرداخت. طرح¬واره¬های تصویری، ساخت¬های مفهومیِ بنیادین و انتزاعی در ذهن هستند که بر اساس تجربیات و فعالیت¬های بدنی در حین تعامل يا مشاهده¬ی جهان اطراف حاصل مي¬شوند و مهم¬ترین تقسیم¬بندی طرح¬واره¬ها به سه گروه: طرح¬واره¬ی حجمی، طرح¬واره¬ی حرکتی، طرح¬واره¬ی قدرتی می¬باشد. این رساله به بررسی و مقایسه¬ی این سه طرح¬واره¬ در یک¬چهارم از غزلیات سعدی و حافظ پرداخته است و چون در این دیدگاه، زبان وسیله¬ي شناخت است،کوشيده تا با بررسي چگونگی کاربرد این طرح¬واره¬ها، به شناخت بهتري از شخصیت فردی و اجتماعی این دو شاعر دست¬ یابد.
طرح¬واره¬ی حجمی، از بودنِ مفهومی، درونِ مفهومی دیگر سخن می¬گوید و طرح¬واره¬ی حرکتی، برای مفاهیم، حرکت، مسیر، مبدأ و مقصد در نظر می¬گیرد و طرح¬واره¬ی قدرتی، برای بیان موانع و مشکلات مسیر حرکت کاربرد دارد. مهم¬ترین دستاوردهای شناختی این پژوهش عبارتند از :
1. طرح¬واره¬ی حجمی مرتبط با واژه¬ی «چشم» بیانگر آن است که نوع نگاه و شخصیّت سعدی و حافظ در دو قطب متضاد جای می¬گیرند. نگاه حافظ بیانگر شخصیّت درون¬گرا، شهودی، احساسی و دریافت¬گر اوست و نگاه سعدی گوياي شخصيّت برون¬گرا، احساسی، متفکّر و قضاوت¬گر او.
2.طرح¬واره¬ی حجمی مرتبط با واژه¬ی «سر» بیانگر آن است که عشق سعدی به خاطر شدت و حدت آن، به قلمرو «عشق پرشور» تعلق دارد و عشق حافظ به خاطر تداوم آن، به «عشق رفاقتی» نزدیک است. قرار داشتن مفهوم عشق در حجم «سر» نیز بیانگر تضاد دیرینه¬ی عقل و عشق و نمادی از مبارزه ي مردم و طبقه¬ی حاکم می¬باشد.
3. طرح¬واره¬ی حجمی مرتبط با واژه¬ی «دل» بیانگر آن است که در غزلیات سعدی، فضای آفاقی بر حجم دل حاکم است و در غزلیات حافظ فضای انفسی غلبه دارد.
4. با توجه به طرح¬واره¬¬های حرکت عمودی و چرخشی می¬توان گفت که معشوق حافظ در شعر او جایگاهی بلندتر از معشوق سعدی دارد و نیز مفهوم انتزاعی زمان در شعر حافظ حرکتی دایره¬وار دارد و در شعر سعدی حرکتی مارپیچ.
5. در حوزه¬ی طرح¬واره¬ی قدرتی، ظلم و ستم معشوق و مانع¬انگیزی او مطرح شده است که می¬توان آن را بیان نمادین ظلم و ستم پادشاهان بر مردم دانست.