چکیده :

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه خودكارآمدي والديني و خودبخشايشگري با تعامل مادر- كودك در مادران داراي فرزند كمتوان ذهني انجام شد.روش: پژوهش حاضر توصيفي از نوع همبستگي است. جامعه آماري اين پژوهش را كليه مادران داراي كودك كمتوان ذهني مراجعهكننده به مؤسسات نگهداري اين كودكان در شهر تبريز تشکيل ميدادند كه از اين تعداد 111 نفر به روش نمونهگيري تصادفي خوشهاي انتخاب شدند. براي جمعآوري دادهها از مقياس ارزيابي مادر- كودك )رابرت، 1621 (، مقياس خودكارآمدي والديني )دومکا و همکاران، 1662 ( و پرسشنامه خودبخشايشگري )ول و همکاران، 6112 ( استفاده شد. تجزيهوتحليل دادهها با روش ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون انجام گرفت.يافتهها: نتايج نشان دادند بين پذيرندگي فرزند و خودكارآمدي والديني و احساسات و كنشها و باورهاي خودبخشايشگري رابطه مثبت )مستقيم( و معناداري وجود دارد. همچنين بين بيشحمايتگري، سهلگيري افراطي و طرد فرزند با خودكارآمدي والديني و خودبخشايشگري رابطه منفي )معکوس( و معناداري وجود دارد. از طرفي نتايج تحليل رگرسيون گامبهگام نشان داد كه خودكارآمدي والديني و مؤلفه احساسات و كنشهاي خودبخشايشگري ميتوانند تغييرات تعامل مادر- كودك را در مادران داراي فرزند كمتوان ذهني پيشبيني كنند.نتيجهگيري: با توجه به اينکه تقويت خودكارآمدي والديني و خودبخشايشگري منجر به افزايش تعامل مادر و كودك در فرزندان كمتوان ذهني ميشود، برنامهريزي جهت افزايش خودكارآمدي و خودبخشايشگري به مادران كودكان كمتوان ذهني ميتواند منجر به افزايش تعاملات بين مادر و كودك گردد.

کلید واژگان :

عامل مادر-كودك، خودبخشايشگري، خودكارآمدي والديني، كودك كمتوان ذهني.



ارزش ریالی : 600000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک