امروزه ديدگاهها و نظريههاي مديريت سوانح و توسعة پايدار به دنبال ايجاد جوامع تابآور در برابر مخاطرات طبيعي هستند. ازاینرو به نظر بسیاری از محققان، تاب¬آوری یکی از مهمترین موضوعات برای رسیدن به پایداری است. در این ارتباط امروزه تاب¬آوری به عنوان راهی جهت تقویت جوامع با استفاده از ظرفیتهایشان مطرح می¬شود و تعاریف، رویکردها، شاخص ها و مدلهای سنجشی متفاوتی در مورد آن شکل گرفته است.برای پاسخ به این سوال که کدام تعريف،رويكرد نظري و نظام شاخصسازي براي تحليل و ارتقاي جوامع تابآور نسبت به مخاطرات طبيعي مناسب است؟ از روش توصیفی- تحلیلی و از ابزار کتابخانه¬ای استفاده شد. نتایج نشان می¬دهد که تعریف کارپنتر و همکاران(2001) به عنوان تعریف قابل تاکید در جامعه علمی بوده و بر این اساس، شاخصهاي مطلوب جهت سنجش تاب¬آوری، در قالب ابعاد چهارگانه اجتماعي، اقتصادي، نهادي و کالبدي- محيطي پیشنهاد و در نهایت این نتیجه حاصل شد که مناسب¬ترین مدل بر اساس رویکرد مفهومی و ساختار شاخص¬سازی ارائه شده، مدل ترکیبی DROP کاتر و CBDM می¬باشد. زیرا، این مدل ترکیبی به طور همزمان دارای ویژگیهایی نظیر مکان محور¬بودن(جغرافیایی)، یکپارچه¬نگری در انتخاب ابعاد و شاخص¬ها و مشارکت¬پذیری مردم به عنوان ذی¬نفعان کلیدی برنامه¬ریزی و مدیریت سوانح طبیعی در جوامع محلی است.
کلید واژگان :تاب آوری، سوانح طبیعی، جوامع تاب آور، چارچوبهای مفهومی
ارزش ریالی : 600000 ریال
با پرداخت الکترونیک