بررسی منظومه «هذیان دل» شهریار از منظر مکاتب رمانتیسم و سوررئالیسم

با وجود اختلافات میان ادبیات ملل مختلف جهان، روحی واحد بر آنها حاکم است چراکه در حوزه¬های گوناگون برهم تأثیر گذاشته و از هم متأثرند. از جمله موضوعاتی که از اروپانشأت¬گرفته و به طور اخص بر ادبیات معاصر ایران سایه افکند، بحث مکاتب ادبی است؛ تاجایی که شاعران و نویسندگان زیادی را تحت تأثیر خود قرار داد؛در این میان شهریار،به عنوان بزرگترین شاعر کلاسیک معاصر، به خاطر آشنایی به زبان فرانسه و به تبع آن تتبع درآثار ادبی غرببه به خصوص شاتو بریان و حشرونشر با اشخاصی مثل نیما، عشقی، خامنه¬ای و صادق هدایت،به شدت ازمکاتب ادبی مختلف اروپا متأثر شده و آثار ارزشمندی را – که باعنوان مکتب شهریار مشهور است- خلق کرد؛ از جمله این آثار که تفاوت فاحشی با سبک ذاتی و شخصی شهریار داشته و ذهن خواننده را به طرف کشف این تفاوت¬ها، سوق می¬دهد، منظومه هذیان دل است. نوشتۀ حاضر بر آن است كه با بهره¬گیری از شیوۀ استقرایی و بازخوانی دقیق این منظومه، به این پرسش¬ها پاسخ دهد که آیا این منظومه، متأثر از مکتب خاصی است یا در آفرینش آن از مکتب دیگری نیز متأثر بوده؟ حاصل پژوهش نشان می¬دهد، علاوه بر وجود مبانی رمانتیسم، ردپای مکتب سوررئالیسم نیز به وضوح در آن قابل رویت است.

شهریار، هذیان دل، مکتب ادبی، رمانتیسم، سوررئالیسم